سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه ی الکترونیکی دانشجویان مازاد

از: سپهر  پنج شنبه 87/6/14  ساعت 11:40 صبح  

بهروزجان.تسلیت

سلام به همه ی همکلاسی های عزیز.اصلا دلمون نمی خواد یه همچین خبرایی روی وبلاگ بزنیم اما متاسفانه باخبرشدیم که پدربزرگ بهروز عدالتی عزیز به رحمت خداپیوسته.ازطرف همه ی همکلاسی هاواونایی که بهروزودوست دارن بهش تسلیت میگیم.

آقابهروز.تسلیت میگیم.

نمیتونیم ازاین روزگار قول بگیریم که دیگه ازاین خبرا نباشه.اما امیدوارم همه ی ما قدرداشته ها مونو بدونیم.


نظرات شما ()

از: حسام  دوشنبه 87/6/4  ساعت 7:58 عصر  

مسعودعبادی(اشتباه بزرگ)

ازاون آدمایی هست که اولش به نظرقابل احترامه امایه کم که صحبت میکنه می فهمی چه اشتباه بزرگی کردی.جاداره یه خسته نباشیدبه بهروزعدالتی ومهران فربدنیابگیم که دوترم تحملش کردن .این هم مصاحبه ی مسعودعبادی.

 

-حسام:بیوگرافی تون؟

- سلام.اینجانب...به نام خداهستم.مسعودعبادی متولد11/10/66- مشهد.ولی دانشجوی شهرستانی هستم.اعضای خانواده...نشمردم تاحالاولی 8 نفری میشیم.بابام بازنشسته دولت.مادرم خانه دار.داداش بزرگم استادخوشنویسیه وعضوانجمن خوشنویسان ایران.بعدی مهندس نرم افزارکامپیوتره.توی همین دانشگاه خودمون کارمیکنه.طراح وبرنامه نویس سایت دانشگاهه.(به بچه ها بگوتیک مالی خواستن درخدمتیم).بعدی مهندس صنایع علم وصنعت تهران می خوند.تموم کرده.خواهرم فوق نرم افزارکامپیوترداره.داداش کوچیکم سوم ریاضیه.

- خوب ازوبلاگ بگو.ازآرمانشهر.چی شد یه دفه زدی توکاروبلاگ؟

- من خیلی وقت بود که توکاراینترنت بودم.بابچه های دبیرستان یه تیم 8نفره تشکیل دادیم. هاست خریدیم ویه سایت راه اندازی کردیم.  که نرم افزارمی ذاشتیم واسه دانلود.بازدیدش شده بودروزی 1000نفر.(البته داداشم خیلی به ما کمک می کرد.)بعدکم کم مطالب متنوع اضافه کردیم مثل عکس وآهنگ وشعرو..یه روزبازدیدهارسید به 7000 نفر.باورمون نمی شد.اما معمولش همون 2000 تابود.حتی الان هم برام دورازذهنه.اون وبلاگ قسمتی اززندگی ماشده بود.تااین که نوروز84 بود یا83یادم نیست یه روزبازدیدهارفت به 12000تا.داشتیم می مردیم.بابام به شدت مخالف بود.برای کنکورهیچی نخونده بودم.خلاصه یکی از بچه ها قبل ازکنکوررفت آمریکا.یه دفعه همه گم وگورشدن.واین که هاست روحذف کردیم.

 خیلی حیف شد.الان هم حال وحوصله ی وکارکردن مثل قبل رو روندارم چون کسی پایه نیست وگرنه آرمانشهرهنوزخیلی جای کارداره.

- آدرسش چی بود؟

softysoft.ir

- خوب.برای کنکوراون آخراش روزی چندساعت می خوندی؟

من آخراش روزی 14 ساعت میخوندم.ولی مفیدش می شد 2 ساعت.آخه گهگاهی وسط درس خوندن تفریح هم میکردم.

- وقتی نتیجه هااومدناراحت نشدی؟

- من نه.ولی داداشام خیلی.سه شب خونه نرفتم.ترسیدم بلایی سرم بیاد.

- چی شداومدی شهرسازی؟

- خوب من ازقبل بااین رشته آشنابودم.خیلی دوست داشتم.وقتی که اوضاع مالی بعضی ازمهندسای شهرداری خودمون روازنزدیک دیدم دیگه  فهمیدم که آینده ی مالی خوبی هم داره وراحت میتونی بکشی بالا.

- حالابعدازگذشت دوترم راضی هستی؟

- اونجوری که میخواستم نبودولی درکل چیزای زیادی یادگرفتم.راضیم.

- بهترین استاد درکل؟چرا؟

- بهترین استاد نه تنها درایران بلکه درمشهد،دکترثقة الاسلامی هست.انصافااستادخوبیه.

- پرانتقادترین استاد؟چرا؟

- نداشتیم واقعاهمه خوب بودن.

- بهترین جای دانشگاه؟

- سلف،زمین چمن

- بدترین جای دانشگاه؟

به قول نادرناظمی همون توالت های دانشکده تربیت بدنی.موش داره درحدتیم ملی وعلی دایی.

- بهترین درس؟

- درک وبیان محیط شهری.چون خیلی به شهرسازی ربط داشت.

- بدترین درس؟

- شهرشناسی.

- دوست صمیمی؟

- نادرناظمی-ناصرنجاتی.ولی بانادربیشترصمیمی ام.چون مثل خودم شهرستانیه.

- چیکارمیکنی اوقات فراغت؟

-توخونه: موسیقی،شعر.تودانشگاه هم که بیکارمیشم میرم خونه ی داداشم.

- تابستون چیکارمی کنی؟

- قراره باچندتاازدوستای دبیرستان پولامونو بذاریم روهم یه شرکت خرید وفروش قطعات کامپیوتربزنیم توی خیابون سعدی پاساژ بهزاد.

- خواننده؟

- معلومه.سیاوش قمیشی.

- ورزش موردعلاقه؟

- ورزش بانوان.خیلی مهیّجه.

- بازیکن فوتبال؟

- توتی

- تیم؟

- ابومسلم.

- بازیگرسینما؟

- نخندی ها. حمیده خیرآبادی.

- درپایان هرچرت و پرتی که می خوای بگو.

- یه شعر میگم ازشهریار که خیلی دوست دارم:

بس درخیال هدیه فرستاده ام به تو-بی خان وخانه حسرت مهمان کشیده ام.

دیگرگذشته ازسروسامان من مپرس- من بی تو دست ازاین سروسامان کشیده ام.

 


نظرات شما ()

از: سپهر  چهارشنبه 87/5/23  ساعت 11:17 صبح  

تراکتورسواری تودانشگاه

 


نظرات شما ()

از: سپهر  سه شنبه 87/5/22  ساعت 12:9 عصر  

کجایی؟ نیستی آقابهروز!

گمشده

 

 

عکس زیرمتعلق به بهروزعدالتی دانشجوی رشته ی شهرسازی د.آ.مشهدمی باشد.

وی درتاریخ 1/5/87 ازوبلاگ آرمانشهرخارج شده وتاکنون به این وبلاگ مراجعه نکرده است.

(درضمن تلفن خونشون روکسی برنمیداره.موبایلشم همینطور.آخرین پیامی که باخط خودش فرستاده این بوده:

بدوبزن کانال 2 ببین چه خبره.)

ازکسانی که ازوی اطلاعی دارندخواهشمندیم درقسمت نظرات به مااطلاع دهند.


نظرات شما ()

از: حسام  شنبه 87/5/19  ساعت 12:50 عصر  

امین مهما ندوست(خدا بهش صبربده)

مصاحبه ی این هفته،مصاحبه ی امین مهماندوست هست.کسی که واقعامیشه گفت صبرزیادی داره چون بامحمدرضامیرسعیدی هم گروهه.زیادحرف نمیزنه امابرای مصاحبه سنگ تموم گذاشت وبرای هرسوال بیشترازیک کلمه ازدهنش بیرون اومد.بخونید:

 

 

 

 

-حسام:سلام حاج آقا.بیوگرافی تون؟

امین مهماندوست.متولد10/12/67

5 نفریم.داداشم کارمنده.خواهرم دانشگاه آزاد درس میده.

کدوم دانشگاه.همین جاست؟

- نه بابا.دانشگاه آزادقوچان مکانیک سیالات وازاین چرت وپرتا درس میده.

- چه جالب.اتفاقایکی ازاقوام دورماچندسال پیش اطراف قوچان می خواست زمین بخره پشیمون شد!

- چه ربطی داشت؟

- هیچی همینجوری می خواستم ازقوچان یه چیزی گفته باشم.خوب.برای کنکوراون آخراش روزی چندساعت می خوندی؟

- روزی 2 یا3 دقیقه .

- وقتی نتیجه هااومدناراحت نشدی؟

- نه اتفاقاخیلی هم خوشحال شدم.چون خیلی غیرمنتظره بود.

- چی شداومدی شهرسازی؟

- اشتباه محض

- پیشنهادکسی بود؟

- نه اگه کسی پیشنهاد می کرد من الان اینجانبودم.زندان بودم.چون یاروبه قتل رسیده بود.

- حالابعدازگذشت دوترم راضی هستی؟

- نه اصلا...(یه کم فکر)...آره راضیم.

- بهترین استاد درکل؟چرا؟

- خانم اثنی عشری.چون لطف کردمنوازکلاس انداخت بیرون.

- پرانتقادترین استاد؟چرا؟

-خانم مشارزاده.چون...درکل...نمی دونم چی بگم.ازکجابگم.ولش کن.

- بهترین جای دانشگاه؟

- همون فضای سبزجلوی ساختمون انسانی که نیمکت داره.

- بدترین جای دانشگاه؟

- همین سلفه.

- بهترین درس؟

- ریاضی 1.چون میفهمیدم استادچی میگه.

- بدترین درس؟

- مبانی طراحی 1و2.

- دوست صمیمی؟

- ممد.

- توخونه چیکارمیکنی اوقات فراغت؟

- بنویس خوره ی فیلمه.تکرارمیکنم خوره ی فیلم.

- میریم سراغ سوالای چرت وپرت. ورزش؟

- والیبال وفوتبال.

- تابستون چیکارمی کنی؟

-احتمالا میرم کلاس اتوکد و..

- خواننده؟

شهرام شب پره.

-بازیکن فوتبال؟

- نیستلروی.

- تیم؟

- بارسلونا

- بازیگرسینما؟

- داستین هاف من.

- درپایان هرچرت و پرتی که می خوای بگو.

- مسعودعبادی خیلی آدم مزخرفیه.ممد میرسعیدی هم که روانیه.فقط می تونم بگم برای شفاشون دعاکنین.

 

 

 

 


نظرات شما ()

از: حسام  یکشنبه 87/5/13  ساعت 11:15 صبح  

نادر ناظمی (پلان،آگزونومتریک،زندگی)

 

امروزبراتون مصاحبه بانادرناظمی روگذاشتیم.یکی ازبچه های پرانرژی که همیشه درحال بگوبخنده.دقیقابعدازامتحان بیان معماری باهاش مصاحبه شد.خیلی هم ازاین کاراستقبال کردوباتمام وجودمصاحبه کردوگفت بازم ازاین کارابکنید.

 

 نادر

 

- حسام:خوب شروع کنیم؟

-نادر:الوالو صدا میره؟...الو...

- آره.میره.بیوگرافیت؟

- الوصداخوب شد؟خوب بیوگرافی چی هست؟توضیح بده...اسمموکه می دونی.متولد1/2/68.مشهد.ساکن شیروانیم.خیابون چمران.خیلی جای باحالیه.بابام27ساله که زبان درس میده.فوق لیسانس زبانه.مادرم دبیردینی وعربیه.خواهرم ترم8ریاضیه.داره تموم می کنه خیرسرش.ببین من کلابچه ی باحالی ام.وایسامونده هنوز...آها دبیرستان ریاضی می خوندم.آخیش.

- برای کنکوراون آخراش روزی چندساعت می خوندی؟

- اون آخراش می رفتیم کنرته دزدی.(قابل توجه اونایی که لهجه ی خراسانی بلد نیستند:کنرته یعنی:زردآلوی خام.)

- وقتی نتایج اومدچیکارکردی؟

-خیلی جالب بود.من بابام مکه بود.5 صبح به من زنگ زدگفت برونتایجونگاه کن بعدبه من خبربده.فکرکرده بوددیگه من نفراول کنکورشدم.من هم رفتم نتیجه هارونگاه کردم دیدم شدم7000منطقه 3.تلفن خونه روکشیدم.موبایلموخاموش کردم.گرفتم تخت خوابیدم.

- چی شداومدی شهرسازی؟

- پیشنهادخواهرم بود.

- الآن دعواش نمی کنی به خاطراین پیشنهاد؟

- نه اتفاقا خیلی هم خوبه.به خودش پیشنهادکردم بیادواسه ارشدبرنامه ریزی بخونه.

- بعدازگذشت دوترم راضی هستی؟

- آره واقعا.دوستای خوبی پیداکردم.(گریه ی نادر)

- بهترین استاد؟چرا؟

سخته...بایدفکرکنم.آقاسی.چون توپ نمره میده.

- پرانتقادترین استاد؟چرا؟

- مشارزاده.چون که...چی بگم والا.هرچی بگم کم گفتم.

- بهترین جای دانشگاه؟

- همین سلفه دیگه.چون جای خوبیه.

- بدترین جای دانشگاه؟

- توالت دانشکده ی تربیت بدنی.چون موش داره.

- بهترین درس؟چرا؟

- هندسه احجام.چون 20شدم.

- بدترین درس؟

- مبنی طراحی 1و2.مخصوصا2.

- دوست صمیمی؟

- مسعودعبادی

- توخونه چیکارمی کنی اوقات فراغت؟

- خونه ی مشهدکه مجردیه وتفریحات 18+ می کنیم.مثلا میریم پارک ملت سوارچرخ وفلک میشیم.به خداهمینه تفریحمون.باورکن.!!!خونه ی شیروان هم که همش ماشین بابارودودرمی کنیم میریم می چرخیم.

- خوب میریم سراغ سوالهای چرت وپرت.

ورزش؟

-دوچرخه سواری- شنا

- تابستون چیکارمی کنی؟

- میریم کلاس .خیابون گردی،متراژخیابون و...

- خواننده؟

- ابی،انریکو

- تیم؟

-قرمزته.

- بازیگرسینما؟

- همین...چیه اسمش بگودیگه...رادان.نه این نبود.آهامحمدرضافروتن.

- کدوم شهرایرانوبیشترازهمه دوست داری؟

- شهسوارکه نزدیکای تنکابنه.چون شهرمادریمه.

- صحبتی نداری؟

- آقاخیلی چاکریم.ازکانال چندپخش میشه؟هی کجا؟...

- خداحافظ

 

 


نظرات شما ()

از: سپهر  چهارشنبه 87/5/9  ساعت 8:2 عصر  

این چندنفر

این چندنفردارن چی نگاه می کنن؟فکر بدنکنین.دارن آهنگ گوش می کنن.باورنمی کنین؟خیلی خوب راستشو میگم.دارن بافرهنگ لغتی که روی گوشی نصب شده ورمیرن؟بازهم باورنکردین؟ای بابا.باشه .دارن پیامک می خونن؟به عکس نمیاد؟اگه بگم دارن یه کلیپ وحشتناک می بینن چی؟باورنمی کنین؟ بالاخره هرچی هست بطری دلسترهم نمی خواد ازش بگذره.

 

 


نظرات شما ()

از: حسام  یکشنبه 87/5/6  ساعت 11:23 صبح  

ممد!!!

سلام.همونطوری که قول داده بودیم قراربودمصاحبه بچه هاروبذاریم رووب.بابیشتربچه هامصاحبه شد،اول قراربودمصاحبه هاروبه ترتیب حروف الفبا ی فامیل هاشون بذاریم،دیدیم خیلی طول می کشه،تصمیم گرفتیم به ترتیب قدبذاریم این جوری زودترتموم میشه!!!

 

 

خوب وقتی به ترتیب قدباشه نفراول آقای میرسعیدی(همون تراکتورسوارمعروف) هست که درادامه مصاحبه شو می خونین.

مصاحبه ی میرسعیدی زیادبه دلمون نچسبید.چون امتحان داشت ونتونست خوب جواب بده.امابقیه بچه هابعدازامتحان باهاشون مصاحبه کردیم که خیلی جالب دراومد.

-حسام:سلام.خوبی؟

میرسعیدی:آره ممنون.فقط زودباش که امتحان داره شروع میشه.

-باشه.خوب یه بیوگرافی ازخودت بگو.

-(بعداز3دقیقه فکرکردن)به نام خدا.سلام عرض می کنم خدمت شماوهمکارانتون.من محمدرضامیرسعیدی هستم.متولد1/1/68.مشهد.یه خواهردارم.یه دونه هم پدرومادردارم که بابام دبیرزبانه ومادرم مهندسه.

-مگه بقیه چندتا پدرمادردارن که تومیگی یه دونه دارم؟خوب.بریم به قبل دانشگاه.برای کنکور(آخراش )روزی چقدرمی خوندی؟

-من 2یا3ساعت مفیدش.

-وقتی نتایج اومد چی کارکردی؟

-رفتم بالای طبقه ی چهارم آپارتمان واسه خودکشی دیدم همسایه داره رخت پهن می کنه کمکش کردم که رخت هاشو پهن کنه بعددیگه یادم رفت می خواستم چی کارکنم برگشتم خونه . البته می دونستم که خوب رتبه نمیارم.چون شیمی رواصلانزده بودم.

-چی شداومدی شهرسازی؟

-دیگه...خواست خدابود.البته آینده ش معلوم نیست .مثلاشایدشدی مسافرکش.

-بعدازگذشت یه سال راضی هستی؟

-آره...بدک نیست.رشته ی خوبیه.فقط بایدوقت بذاری وگرنه...هیچی ولش کن.

-بهترین استاد؟چرا؟

-خانم اثنی عشری.چون خیلی خوب بابچه هارابطه برقرارمی کرد.

-پرانتقادترین استاد؟چرا؟

-خانم مشارزاده.چون اصلامعلوم نیست به چی نمره میده.یعنی ملاک مشخصی نداره نمره دادنش.

-بهترین درس؟چرا؟

-ریاضی.چون تکه دیگه.مثل درسای عملی نیست که حال بگیره.استادش هم خیلی خوب بودمثلا می شدسرکلاسش بخوابی،حرف بزنی ،فوتبال بازی کنی،و...

وقتی نمره هابیاد می فهمی .خوب مزخرف ترین درس؟چرا؟

-مبانی طراحی 1و2.چون خیلی حال گیریه.هم خیلی خرج داره هم به شهرسازی مربوط نیست هم اینکه وقت گیرهم هست.

-بهترین جای دانشگاه؟

-سلف.چون ازهمه چی راحتی.مثلا اینکه می تونی رومیزچایی بریزی بدون اینکه مامانت بالای سرت باشه وسروصداراه بندازه.

-بدترین جای دانشگاه؟

-توی کلاس پیش تو.

-ممنونم.اگه قراربشه یه شهروازنوبسازی بیشتربه کدوم فاکتورش توجه می کنی؟

-ترافیک وتفریح مردم.

-؟بهترین شهرایران؟

-مشهد.

-حالابریم سراغ سوالای چرت وپرت.

-دوست صمیمی؟

-همه صمیمی ان دیگه.

-اوقات فراغت؟

-میرم تواینترنت می چرخم.فیلم نگاه می کنم.

-ورزش؟

-فوتبال دیگه.

-تابستون امسال چیکاره ای؟

-الافی.تفریح،فوتبال...

-فصل؟

-زمستون

-خواننده؟

-امینم.

-تیم؟

مادرید

-بازیگرسینما؟

-نیکلاس کیج

-خوب حالاپاشوبروامتحانتوبده

 


نظرات شما ()

از: حسام  یکشنبه 87/4/30  ساعت 9:7 عصر  

مصاحبه

سلام به همگی.بالاخره مصاحبه هاآماده شد.نفراول محمدرضامیرسعیدی هست که به زودی مصاحبه شوخواهیدخوند.

 

 

speech by Mohammad Reza Mirsaeedi

coming soon


نظرات شما ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عشقولانه های یک کودک
هموجوری
اوجوری نگانکن
دوستان
سیاوش قمیشی تمام نمی شود
با عرض معذرت از همه دختر پسر ها
آنجاکه لهجه ی مشهدی کولاک می کند.
یادش به خیر
در این بن بست
آْلبوم رگبار
[عناوین آرشیوشده]

سیاوش کد


فهرست


32514 :کل بازدید
15 :بازدید امروز
2 :بازدید دیروز

پیوندهای روزانه


درباره خودم


نشریه ی الکترونیکی دانشجویان مازاد
مدیر وبلاگ : سپهر[35]
نویسندگان وبلاگ :
قندعسل
قندعسل (@)[9]

بامزی
بامزی[0]
میکی موس
میکی موس (@)[0]

حسام
حسام (@)[10]

بابای قند عسل
بابای قند عسل (@)[1]


این نشریه توسط جمعی ازدانشجویان مازاددردانشگاه اداره می شود. ماهیچ وقت نتونستیم مثل بقیه باشیم.نتونستیم نقاب بزنیم ویه جورایی محبوب بشیم.همه مون سیاوشی هستیم وبه همین خاطر،هیچ وقت لای برگای کتابادنبال خودمون نمی گردیم.

لوگوی خودم


نشریه ی الکترونیکی دانشجویان مازاد

لینک دوستان


آرمانشهر
پیچک
هنرومردم
فانوش
شعرایرانی
ادب وموسیقی
شعرم.آرمان
استادشهریار
فریدون مشیری
سهراب سپهری
شعرنو
بزرگترین وبلاگ عکس درایران
بیاتودرگز(حتمادیدن کنید)
چشم شیدا
آقای صدا ابی(رسمی)

آوای آشنا


اشتراک


 

فهرست موضوعی یادداشت ها


انتخابات . شیرینی . عیدغدیر . کبدی .

آرشیو


اساتید
خودمون(شخصی)
شعر،نوشته
برگزیده هادرپارسی بلاگ

طراح قالب